- سیاست مدار
- کسی که در کارهای سیاسی و امور مملکت داری بصیر، دانا و کارآزموده باشد، کنایه از تیزهوش، باتدبیر و زیرک
معنی سیاست مدار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سیاستگر، دیپلمات
Politician
политик
Politiker
політик
polityk
político
politico
político
politicien
politicus
राजनीतिज्ञ
politisi
سياسيٌّ
פּוֹלִיטִיקַאי
politikacı
mwanasiasa
นักการเมือง
রাজনীতিবিদ
سیاستدان
علم به مصالح جامعه، اداره کردن امور و فراهم ساختن اسباب رفاه و امنیت مردمی که در یک شهر یا کشور زندگی می کنند